اتمام حجت بر بنیاسرائیل (قرآن)خداوند حجتهای خود را بر بنی اسرائیل درقرآن میشمارد. چرا که خداوند به بنی اسرائیل نشانههای روشنی داد ولی آنها این نشانههای روشن را نادیده گرفتند، و نعمتهای الهی را در راه غلط صرف کردند. ۱ - آیات الهی بر بنی اسرائیل۱.۱ - آیات روشن و معجزاتخداوند با اعطای آیات روشن و معجزات فراوان به بنی اسرائیل با آنان اتمام حجت نموده است. سل بنی اسرءیل کم ءاتینـهم من ءایة بینة ومن یبدل نعمة الله من بعد ما جاءته فان الله شدید العقاب. از بنی اسرائیل بپرس: «چه اندازه نشانههای روشن به آنها دادیم؟» (ولی آنان، نعمتها و امکانات مادی و معنوی را که خداوند در اختیارشان گذاشته بود، در راه غلط به کار گرفتند.) و کسی که نعمت خدا را، پس از آن که به سراغش آمد، تبدیل کند (و در مسیر خلاف به کار گیرد، گرفتار عذاب شدید الهی خواهد شد) که خداوند شدید العقاب است. خداوند به بنی اسرائیل انواع نعمتها را ارزانی داشت، پیامبران بزرگ، زمامداران نیرومند، امکانات مادی فراوان، ولی آنها نه از آن مربیان الهی بهره گرفتند، و نه از مواهب مادی استفاده صحیح کردند و به این ترتیب مرتکب تبدیل نعمت شدند، و نیز به همین دلیل در دنیا سرگردان گشتند و در قیامت عذاب دردناکی در انتظار دارند. ۱.۲ - پیامبرانخداوند با فرستادن پیامبرانی به همراه دلایل روشن به سوی بنی اسرائیل با آنان اتمام حجت نموده است. من اجل ذلک کتبنا علی بنی اسرءیل... ولقد جآءتهم رسلنا بالبینـت..به همین جهت، بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که... و رسولان ما، دلایل روشن برای بنی اسرائیل آوردند، اما بسیاری از آنها، پس از آن در روی زمین، تعدی و اسراف کردند. ۱.۳ - سرنوشت اقوام پیشینخداوند با یادآوری سرنوشت شوم اقوام پیشین برای بنی اسرائیل باآنان اتمام حجت نموده است. واذ قال موسی لقومه... • الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لایعلمهم الا الله جآءتهم رسلهم بالبینـت.. و (به خاطر بیاور) هنگامی را که موسی به قومش گفت: • آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند، به شما نرسید؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و آنها که پس از ایشان بودند همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا ) دست بر دهان گرفتند و گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستاده شدهاید، کافریم! و نسبت به آنچه ما را به سوی آن میخوانید، شک و تردید داریم! » ۱.۴ - انذارهای هارون و موسیخداوند با انذارهای هارون و موسی علیهما السلام به بنی اسرائیل با آنان اتمام حجت نموده است. انآ اوحینآ الیک کمآ اوحینآ الی... وهـرون... • ... و کلم الله موسی تکلیما• رسلا مبشرین ومنذرین لئلا یکون للناس علی الله حجة بعد الرسل وکان الله عزیزا حکیما. ما به تو وحی فرستادیم همان گونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم• و خداوند با موسی سخن گفت. (و این امتیاز، از آن او بود.) • پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حکیم است خداوند بعثت انبیا را مقارن و توام با بشارت و تهدید کرده، که همان فرستادن کتابی است مشتمل بر احکام و شرایعی که اختلافشان را از بین میبرد. و از همین باب است آیه شریفه: " و قالوا ما هی الا حیاتنا الدنیا، نموت و نحیا، و ما یهلکنا الا الدهر، و ما لهم بذلک من علم، ان هم الا یظنون"» چون که کفار اگر اصرار داشتند به این گفتار، برای این نبود که بخواهند تنها معاد را انکار کنند، بلکه بیشتر برای این بود که از زیر بار احکام شرع خارج گردند، چون اعتقاد به معاد مستلزم آن است که زندگی دنیا را با عبودیت و اطاعت از قوانین دینی منطبق سازند، قوانینی که مواد و احکامی از عبادات و معاملات و سیاسات دارد. و سخن کوتاه آنکه اعتقاد به معاد مستلزم تدین به دین ، و آن هم مستلزم پیروی احکام دین در زندگی است، و مستلزم آن است که در تمام احوال و اعمال مراقب روز بعث و معاد باشند، لذا معاد را انکار کرده و اساس زندگی اجتماعی را بر صرف زندگی دنیا قرار دادند، بدون اینکه نظری به ما ورای آن داشته باشند. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۲۹۸، برگرفته از مقاله «اتمام حجت بر بنیاسرائیل». |